آدمهـا همگـی مثـلِ هـم نیستن
مـن همیشـه دلـم میخـواست کـه یـه آدم مـوفـق و خـوشحـال بـاشـم و شـدم
بـا خـواستـه هـاتـون روبـرو بشیـد و اونـوقـتِ کـه می بینیـد واقعـا" بـرنـده شـدیـد
بوسه بارون میکنم لباتو تا یارم بشی ، ناز کنی، ناز بکشم، همــیشه غمخوارم بشی
لبای نازتـو با صد گل خنده وا کنی ، با هزار بوسه طبیب دل بیمارم بشی
اگه تو یارم بشی، شهرو چراغون میکنم ، زیر پات گل میریزم، لباتو گلگون میکنم
لبای نازتو با صد گل خنده وا کنی ، با هزار بوسه طبیب دل بیمارم بشی
قد و بالای بلات چشمارو جادو میکنه ، سر هر پیچ و خمش دست دل و رو میکنه
شب چراغ دل تاریک منه چشمای تو ، چشم افسونگر تو ناز به آهو میکنه
امشب از این آسمون میدونم بارون میاد ، میدونم ابرا میرن ستاره من بیرون میاد
امشب از سینه من صدای ناله میاد ، میگه باز این دل من که دیگه اون نمیاد
توی این عهد و زمون چه کنم با غم و درد ، دیگه باور نداره حرفمو این دل سرد
ای خدا این روزگار چرا اینجور میکنه؟ چرا با غصه و غم منو رنجور میـکنه
چی میشه این شب سرد بره و فردا بشه ، کی میشه ابرا برن ستاره من پیدا بشه
همسفر تنها نرو بزار تا باهم بریم سرنوشتمون یکی هردومون مسافریم
تازه از راه رسیدم هنوزم خستهء راه
همسفر تنها نرو بزار تا منم بیام ، سخته دل کندن از این شهر و دلبستگیا
موندم از خونه جدا با همه خستگیا ، جون به لبام رسیده تا به کی در به دری
درد غربت رو تنم که بازم باید بری بزار تا خستگی از این تن خسته بره
سخته دلبستگی از شهر دلبسته بره ، اگه بذاری بیام من میشم سنگ صبور
گوش به قصه هات میدم شهر غربت راه دورِ
موقع عید که میشه ، آدمها هر ازگاهی ، آرزویِ یه معجزه رو دارن
آرزوی برگشتنِ یه دوستِ قدیمی یا تماس خوشآمدگویی از طرفِ نیمهء گمشده زندگیت
عید روزیِ که بنظر میرسه امکانِ انجامِ همه جور معجزه ای که فکرش رو بکنی هست
با اینکه عید همیشه این معجزه هارو برامون نمیاره ، بازم با اینحال هرسال متشکریم
هنوزم امیدوارم بهترین عیدِ زندگیم رو داشته باشم .