☂☃❤دنیای زیبای قاصدک ها❤☃☂

::::::::: چرا بگیم فرار مغزها بگیم فرار غمها ، بگیمو بخندیمو شادی کنیم متفاوت باشیم کنار هم خوش باشیم

☂☃❤دنیای زیبای قاصدک ها❤☃☂

::::::::: چرا بگیم فرار مغزها بگیم فرار غمها ، بگیمو بخندیمو شادی کنیم متفاوت باشیم کنار هم خوش باشیم

(¯`°منو توست°´¯)


نشود فاش کسی آنچه میان منو توست
تا اشارات نظر نامه رسانِ منوتوست
گوش کن با لبِ خاموش سخن می گویم
پاسخم دِه به نگاهی که زبانِ منو توست
روزگاری شد و کَس مَرد رَه عشق ندید
حالیا چشم جهانی نگرانِ منو توست
گرچه در خلوت راز دلِ ما کَس نرسید
همه جا زمزمهء عشقِ نهانِ منو توست
این همه قصهء فردوس و تمنای بهشت
گفتگویی ز خیالو ز جهان منو توست
نقش ما بگو ننگارند به دیباچهء عقل
هر کجا نامهء عشق است نشانِ منو توست
سایه ز آتشکدهء ماست فروغِ مَهُ  مِهر
وای از این آتشِ روشن که به جانِ منو توست

(¯`°اگـر من بمیرم ...°´¯)


از راه رسیده دوباره غمها به این دلِ داغدار
وزیدن گرفت نسیمِ سردهِ مُردن تویِ جُونِ من
پس کجا موندی تو ای مامورِ پروازم
داره میخونه باز این دلِ من چه غمگین آواز
پرویز داره میخونه نغمهء پرواز
برایم اشک نریزید ای یارانِ من
چراکه خیلی وقتاپیش ازاین مُرده بودم
عمری دِلمُردِه به سر بُرده بودم
بدونِ سنگ , بدونِ نام و نشون
چوب این زندگی رو خورده بودم


مانده دلِ بیکرانم خلوت و خاموش
مانده است پرویز زیر بارانی که ساعتهاست می بارد در شب دیوانه ی غمگین
که چون آسمان من هم دلِ افسرده ای دارم
همچنان می بارد این ابرِ سیاهِ ساکتِ دلگیر همچون چشمانِ پرویزِ دل شکسته
که جز مرگ نمیخواهد و نخواهد ماند میان مردمانی چو بیگانگان