-
شِکوه(به همراه آهنگ)
یکشنبه 25 فروردینماه سال 1392 10:25
این دل دیوونه ی رسوای من ، بسته زنجیری به دست و پای من رنج عالم را کشیدم روز و شب ، وای از این روز و از این شب های من هرچه کردم بی تو آرامش کنم ، بر امید مهر تو رامش کنم عاقبت طفل دلم راضی نشد ، غیر خون دیده در جانش کنم قصه ی رنج و عذابه دل من ، دل من به خدا خونه خرابه دل من ، وای دل من وقتی لب وا کنم از شکوه دل ، قصه...
-
ستاره بازی(به همراه آهنگ)
یکشنبه 25 فروردینماه سال 1392 10:12
وقتی یادت همه جا خاطره سازی میکنه چشم من به یاد تو ستاره بازی میکنه آسمون اگر شبی ستاره ای کم بیاره برگی از دفتر خاطرات من بر میداره یاد تو یاد تو شب چراغ من ، رونق ستاره های باغ من دیروز من امروز من هر لحظه و هنوز من پرسه زدن در باغ یاد دلخوشی هر روز من هر خاطره ستاره ای ستاره ای رنگ سحر چراغ باغ من تویی ای از همه...
-
نارفیق(به همراه آهنگ)
یکشنبه 25 فروردینماه سال 1392 09:57
رفیق نا رفیقم ، در پشت پا استادی جواب خوبیها رو ، چه نامردونه دادی راهت دادم تو قلبم ، با یک دنیا صداقت رو دست خوردم دوباره ، تو گرمی رفاقت ای قلبای کوچولو ، دریا دلی چه خوبه تو وحشت غریبی ، افسوس که بکوب بکوبه ای آرزوی خفته ، بخواب که وقت خوابه دوست دارم گفتن ها ، چشم اندازش سرابه برای جلب یاران ، مکن تلاشی ای دل...
-
زندان آزادی(به همراه آهنگ)
یکشنبه 25 فروردینماه سال 1392 09:36
بهار آمد که تا گل باز گردد ، سرود زندگی آغاز گردد بهار آمد که تا دل کام گیرد ، ز درد و غصه ها فرجام گیرد بهاری خوشتر از ایران من نیست ، گلی خوشبو تر از خاک وطن نیست درودم بر تو ایران زنده باشی ، خزانت طی شود پاینده باشی همه دور از وطن یک کوه دردیم ، به سینه غصه ها انبار کردیم چو مرغی در قفس رنجور و پیریم ، در این...
-
ایران(به همراه آهنگ)
یکشنبه 25 فروردینماه سال 1392 09:20
دیگر بخدا نام وطن خانه نشین است ایران من و ما همه جا در تب و کین است ای هموطنان گرد هم آیید که امروز نقش حرکت عکس زمان پشت به زین است دردی نبود دردی نبود سخت تر از دوری میهن ایران تو بمان غایت مقصود همین است دیگه ندارم طاقت موندن من این شهر و رها میکنم از درد شبونه دل موطن من مرده ز بیداد زمونه ایران ایران سرم روی تن...
-
صدای بارون(به همراه آهنگ)
یکشنبه 25 فروردینماه سال 1392 09:00
اسم من از یاد تو رفت ، ای آنکه در آینه ای این چهره ی خسته منم این آه سینه سوز من ، دیوار سرد فاصله ست بین منو هم سخن م فریاد من سکوت تو ، لب تو باز و بی صدا عروسکی به شکل من ، غریبه اما آشنا نگاه مات تو به من ، مثل نگاه دشمنه جسم تو گرمی نداره ، مگر تنت از آهنه سکوت تو یه فاجعه ست ، برای هم صدای تو شکسته در گلو چرا ،...
-
نفرین بی نظیراز پرویز
یکشنبه 25 فروردینماه سال 1392 07:17
الهی تو بمیری من نمیرم....سر قبرت بیام پارتی بگیرم... الهی سرخک و اوریون بگیری.... تب مالت و بلای جون بگیری... الهی از سرت تا پات فلج شه ....کمرت بشکنه دستت قلم شه ... الهی حصبه و ام اس بگیری....سر راه بیمارستان بمیری..... الهی کور بشی چشمات نبینه.... بمیری گم بشی حقت همینه... الهی آسم نوع آ بگیری...هنوز که زنده ای پس...
-
[ بدون عنوان ]
یکشنبه 11 فروردینماه سال 1392 21:11
-
تصویر
شنبه 10 فروردینماه سال 1392 22:36
اسم من از یاد تو رفت ، ای آنکه در آینه ای این چهره ی خسته منم این آه سینه سوز من ، دیوار سرد فاصله ست بین منو هم سخن م فریاد من سکوت تو ، لب تو باز و بی صدا عروسکی به شکل من ، غریبه اما آشنا نگاه مات تو به من ، مثل نگاه دشمنه جسم تو گرمی نداره ، مگر تنت از آهنه سکوت تو یه فاجعه ست ، برای هم صدای تو شکسته در گلو چرا ،...
-
از تو خوندن
شنبه 10 فروردینماه سال 1392 21:39
شبا تو زمزمه های مِی خونه ، هر کی از تو میخونه خوب میخونه هر کی از تو میخونه غم تو صداشه ، غمی که خوبه توهر صدایی باشه غمی که تا نباشه صدا صدا نیست ، این همه زمزمه تو مِی خونه ها نیست شبا تو زمزمه های مِی خونه ، هر کی از تو میخونه خوب میخونه میگن عاشق یه صدای دیگه داره ، عاشقی حال و هوای دیگه داره میخونم تا همه باور...
-
عاشق
شنبه 10 فروردینماه سال 1392 21:31
کاش بدونم از کدوم جاده میای ، تا دو تا دستامو دروازه کنم گریه هامو سر بدم رو دامنت روی سینت نفسی تازه کنم کاش بدونم از کدوم جاده میای تا بشینم لحظهها به انتظار دوتا چشمام فانوس جاده بشن تا ببینی جادهها رو در شب تار عشق من بیا که اینجا بی تو موندن نداره ، بیا تا غصه بمیره منو آروم بذاره زندگی بی تو یه زندونه برام...
-
فریب
شنبه 10 فروردینماه سال 1392 21:20
از فریب بی شمار زندگی ، آخ که باختم در قمار زندگی ذره ذره ، قطعه قطعه ، سکه سکه ، زندگیمو دادم از کف تکه تکه توی خواب بی خیالی ، غوطه خوردم دست آخر ، هستی باختم هر چی داشتم ، هر چی کاشتم ، هر چی گفتم ، بی خبر در مستی باختم آرزویی مانده در سر ، آرزوی یک قمار تلخ دیگر با تمام خستگی ها ، می نشینم تا ببازم برگ آخر
-
گذشته ها
شنبه 10 فروردینماه سال 1392 20:53
با توام مسافر شهر غریب ، تویی که غربتمو خوب می دونی می دونم تو بهتر از هر غریبه ، غم دوری رو تو چشمام می خونی می دونی که آرزوم رسیدنه ، رفتن و دوباره ایرون دیدنه شبا وقتی که می خوام چشمامو رو هم بزارم ، برم و غربتمو تو رویاهام جا بزارم مگه میشه خواب ایرونو ندید ، شبای قشنگ تهرونو ندید اما افسوس داره بغضم می گیره ، دلم...
-
خواب نما
شنبه 10 فروردینماه سال 1392 20:45
تویی که اومده بودی از همیشه روی بیگانه نداری ، گفتم این اومده خویشه رمز و راز زندگیمو هر چی بود خوندم و خوندم هر چی داشتم و نداشتم زیر سقف تو نشوندم من با نبض تو زمان عمرمو اندازه کردم در قلبمو برای غم تو دروازه کردم تویی که چشم تو آورد مونسی واسه یه دلتنگ شب و روز خالی من نشه تکرار یه آونگ اومدی که زیر یک سقف بهترین...
-
جنوبی
شنبه 10 فروردینماه سال 1392 20:41
تو مث غروب ده ساده و ساکت و غریبی مثل بارون پر نعمت ، مثل راهب نجیبی من دل خسته ی عاشق به تو لبریز نیازم تو برام بمون تا من ، خونمو تو دهت بسازم تو پر از خواستنی هستی ، مثل ده دیدنی هستی تو برام قشنگ ترینی ، تو پناه آخرینی من و تو رابطمون مثل هوا با تن برگه تنامون عاشق موسیقی بارون و تگرگه تو و من یه همصدای عاشقیم ،...
-
افسانه هستی
شنبه 10 فروردینماه سال 1392 20:16
گذشت افسانه ی این عمر کوتاه ، نشد کس از دل تنگ من آگاه تو را همراه می دانستم افسوس ، تو هم بودی رفیق نیمه ی راه تا دیار نیستی راهی نمانده ، در سرای سینه جز آهی نمانده حاصلی از عمر کوتاهی نمانده به دریای طوفانی زندگانی ، شکسته چرا زورق مهربانی در این شهر سر تا به دامن خموشی ، بیا مردم از دوری مهربانی خدایا فراموشیم ده...
-
شناسنامه
شنبه 10 فروردینماه سال 1392 20:00
منم و یک شناسنامه یک شناسنامه کهنه یک چندتا کاغذ پاره پای اسم بی ستاره همینه مدرک بودن ی ک اسم خالی و تنها بعد عمری خونه ساختن بشی آواره دنیا منم و تو که مثل من ساده غربت نشینیم توی این جنگل آهن خودتو تنها می بینی ماییم و یادگاری ها چند تا عکس و ساک پاره باز از اوج به صفر رسیدن خنده دار نیست گریه داره میدونم که کوه...
-
گل گندم
شنبه 10 فروردینماه سال 1392 19:47
بوی خاک و بوی نون و بوی گندم ، دوباره پرسه زدن میون مردم دوباره توپ بازی رفتن ، خدمت سربازی رفتن دوباره موهارو بافتن ، قصه از مادر شنفتن چه خوبه با بچه ها تا قله رفتن ، گرد و خاک از صورت آفتاب گرفتن چه خوبه این آسمونو آبی کردن ، اون روزای برفی رو آفتابی کردن دوباره تو بار مرمر ، خوندن تهران مصور مردی بر سر دوراهی ،...
-
خاک
شنبه 10 فروردینماه سال 1392 19:35
اونجا که خاکش خاک خودم بود ، دیدی که راه رسید به بن بست اونجا که هستم آروم ندارم ، بازم باید بار سفر بست عجب چیزایی دادم از دست ، همیشه داغشون به دل هست خدا جون آی خدا جون منو انقدر ندوون ، اینجا و اونجا نکشون باز اگه راهم بشه بن بست ، هستیمو یک جا میدم از دست خدا جون بسه دیگه ، ما شدیم خسته دیگه نذار بپوسیم ، تو شهر...
-
رفتی و نموندی
شنبه 10 فروردینماه سال 1392 19:26
اسم تو بوی گل بود ، مثل کلام هر روز ، صبح و سلام هر روز هوای تازه بودی ، به من که می رسیدی تو بودی عشق نابم ، سوالم و جوابم ، تعبیر خوب خوابم آب شدی و پریدی ، خواب مرا ندیدی زمین جوانه میشد ، چشمت روانه میشد ، هوا ترانه میشد نفس که می کشیدی ، به من که می رسیدی با تو اگر نمیشد ، شبی سحر نمیشد ، وقت سفر نمیشد رفتی و...
-
سفرنامه
شنبه 10 فروردینماه سال 1392 19:20
سفری را کردم آغاز ، که همه خوف و خطر بود هر قدم غم ، هر نفس درد ، قصه ی تلخ سفر بود با تمام خستگی ها ، با همه سختی گذشتم هر چی بود و هر چه دیدم در سفرنامه نوشتم قلمم پاهای خسته ، دفترم طومار جاده راه را می نوشتم خط به خط پای پیاده نیمه راه اما به زخمه کهنه جاده رسیدم در شکاف سینه راه به دو راهی تن کشیدم از سوال و...
-
مثل شمع نیمه جون
شنبه 10 فروردینماه سال 1392 19:03
مثل شمع نیمهجون ، داره میسوزه تنم کسی باور نداره ، این تن خسته منم خیره مونده به افق ، چشم انتظار من همزبون شعلههاست ، داد من ، هوار من قصه زندگی من ، قصه ماه و پلنگ قصه رفتن و موندن ، قصه شیشه و سنگ شب به پایان نرسونده ، شعله آخر من صبح صادق ندمیده ، روی خاکستر من شعله از سرم گذشت ، آشنایی نرسید قطره قطره شد تنم...
-
بهار من گذشته شاید
شنبه 10 فروردینماه سال 1392 18:20
چرا تو جلوه ساز این بهار من نمی شوی چه بوده آن گناه من که یار من نمی شوی بهار من گذشته شاید شکوفه ی جمال تو ، شکفته در خیال من چرا نمی کنی نظر ، به زردی جمال من بهار من گذشته شاید تو را چه حاجت نشانه من تویی که پا نمی نهی به خانه من چه بهتر آن که نشنوی ترانه من نه قاصدی که از من آرد ، گهی به سوی تو سلامی نه رهگذاری از...
-
زخم
شنبه 10 فروردینماه سال 1392 18:13
حس داشتنت یه آن بود ، عمر یک لحظه ی کوتاه عمر کوتاه یه لبخند ، فرصت یک نفس و آه اگه صد سال تو رو داشتم ، برام انگار یه نفس بود با تو آسمون و داشتم ، اگه خونه ام یه قفس بود لحظه های بودنه تو ، اگه زود بود یا اگه دیر معنی یه لحظه می داد ، لحظه ی عبور یک تیر بودنت شروع یک زخم ، از عبور لحظه ها بود زخم دوست داشتنی من ،...
-
صدای بارون
شنبه 10 فروردینماه سال 1392 18:10
ای گل آلوده گل من ، ای تن آلوده ی دل پاک دل تو قبله ی این دل ، تن تو ارزونی خاک بوی موهات زیر بارون ، بوی گندم زار نمناک بوی شوره زار خیس ، بوی خیس تن خاک جاده های مهربونی ، رگای آبی دستات غم بارون غروب ، ته چشمات تو صدات قلب تو شهر گل یاس ، دست تو بازار خوبی اشک تو بارون روی ، مرمر دیوار خوبی ای گل آلوده گل من ، ای...
-
هراس
شنبه 10 فروردینماه سال 1392 17:59
گریه هام کوه صبور و می شکنه ، گریه ی مرد غرورو می شکنه می دونم از منو دل ، دل می کنی ، وای می دونم دیگه شب ها غزلای کوچه باغی می خونم وای می دونم ، غم می مونه ، من می مونم گریه هام کوه صبور و می شکنه ، گریه ی مرد غرورو می شکنه رنگ تنهایی دل ، بی تو همرنگ هراس هیزم دورخ من ، بی تو نیلوفر و یاس دیگه با من به بهار ، نه...
-
چشمهای تو
شنبه 10 فروردینماه سال 1392 17:55
من نگاهتو می خواستم که قشنگ ترین غزل بود صحبت از فاجعه ی عشق با من از روز ازل بود من یه عاشق غریبم با دلی خون و شکسته اشک من اشک غروبه رو تن پیچک خسته آخ که چشمات چه قشنگ بود با غزل های نگاهت آب می شد دلی که سنگ بود آخ که چشمات چه قشنگ بود چه قشنگ بود حرف چشمات با نگاه عاشق من کاش می موند همیشه باقی لحظه های با تو...
-
یوسف کنعان
شنبه 10 فروردینماه سال 1392 17:50
یوسفم بستم دگر بار سفر ، یوسفم کنعان نمیخواهم دگر بر ذلیخایی دگر دل داده ام ، از هوای عشق تو افتاده ام از هوای عشق تو افتاده ام در دل افسانه ها جانانه ام را یافتم ، آتشی بودم من و پروانه ام را یافتم ای که از ما دل بریدی و به دنیا باختی ، رفتی و با رفتنت دنیای ما را ساختی ای خدای دل ببین اکنون به کفر افتاده ام ، من...
-
یک شبه
شنبه 10 فروردینماه سال 1392 16:43
با یاد عزیزانم ، این قوم پریشانم با زخم تن و جانم ، می آیم و گریانم از خانه ویرانم ، با حسرت پنهانم می آیم و میدانم ، من یک شبه مهمانم گر یوسف تردیدی ، در حسرت کنعانم گر هم نفس یعقوب ، آن پیر پریشانم تا من همه پیراهن ، بر زخم دو چشمانم در دایره ی حسرت ، میچرخم و میخوانم من یک شبه مهمانم ای هم نفست خورشید ، در ظلمت این...
-
آمـــدی
جمعه 9 فروردینماه سال 1392 22:07
آمدی ای نازنین رفته ام باز آمدی بار دیگر با دل بیگانه دم ساز آمدی بعد تو مشت فریب کنج قفس ماند از دلم ای پرستویی که با این شوق بی پرواز آمدی رفتی و من ماندم و تنهایی و پایان عشق بعد عمری عشق من بهتر از آغاز آمدی آه ای تمام هستی من ... رفتی و تنهای تنهام ، مردم از بی همزبانی رفتی و بعد تو من ، همچنان خاکستری مانده بعد...