بابا داشت روزنامه میخوند
بچه گفت: بابا بیا بازی!
بابا که حوصله بازی نداشت یه تیکه از روزنامه رو که نقشه ی دنیا بود رو تیکه تیکه کرد
و گفت : فرض کن این پازله…! درستش کن!
چند دقیقه بعد بچه درستش کرد
بابا، باتعجب پرسید : توکه نقشه ی دنیا رو بلد نیستی چطور درستش کردی؟!
بچه گفت: آدمای پشت روزنامه رو درست کردم دنیا خودش درست شد
آدمای دنیا که درست بشن دنیا هم درست میشه
سلام .
اینو قبلا خونده بودم.من از اون متن هاست که بارها بخونی کهنه نمیشه برات.
عکسی هم که گذاشتین بسیااااار زیباست
سلام


اوهوم متن خیلی قشنگیه
ممنونم