پاک ماندن در فساد .. آب ماندن در دماى انجماد و در حقیقت عشق یعنى سادگى
در کمال برترى افتادگى .. مستی و دیوانگی .. با جهان بیگانگی و شب بیداری تا سحر
سجده ها با چشم تر .. دلبر یار شدن .. سالها با یک نگاه دلدار شدن
سایه بون خستگی .. با تموم سختی هاش دلبستگی
سوختن با ساختن .. در گذر زندگی دل باختن .. لحظه دلدادگی
جان فدای دوست کردن با سادگی .. یک قلب لبریز از جنون
لحظه های بی کسی با یاد اون تا ابد در انتظار
در فراغ چشم او .. دل بیقرار .. چشم های دلنواز .. آرزوهای خوب